(مناجات دوم) در بخشايش و عفو يزدان

غزلستان :: نظامی :: مخزن الاسرار

افزودن به مورد علاقه ها
اى به ازل بوده و نابوده ما
وى به ابد زنده و فرسوده ما
دور جنيبت کش فرمان تست
سفت فلک غاشيه گردان تست
حلقه زن خانه به دوش توايم
چون در تو حلقه به گوش توايم
داغ تو داريم و سگ داغدار
مى نپذيرند شهان در شکار
هم تو پذيرى که زباغ توايم
قمرى طوق و سگ داغ توايم
بى طمعيم از همه سازنده اى
جز تو نداريم نوازنده اى
از پى تست اينهمه اميد و بيم
هم تو ببخشاى و ببخش اى کريم
چاره ما ساز که بى داوريم
گر تو برانى به که روى آوريم
اين چه زبان وين چه زبان را نيست
گفته و ناگفته پشيمانيست
دل ز کجا وين پر و بال از کجا
من که و تعظيم جلال از کجا
جان به چه دل راه درين بحر کرد
دل به چه گستاخى ازين چشمه خورد
در صفتت گنگ فرو مانده ايم
من عرف الله فرو خوانده ايم
چون خجليم از سخن خام خويش
هم تو بيامرز به انعام خويش
پيش تو گر بى سر و پاى آمديم
هم به اميد تو خداى آمديم
يارشو اى مونس غمخوارگان
چاره کن اى چاره بيچاره گان
قافله شد واپسى ما ببين
اى کس ما بيکسى ما ببين
بر که پناهيم توئى بى نظير
در که گريزيم توئى دستگير
جز در تو قبله نخواهيم ساخت
گر ننوازى تو که خواهد نواخت
دست چنين پيش که دارد که ما
زارى ازين بيش که دارد که ما
درگذر از جرم که خواننده ايم
چاره ما کن که پناهنده ايم
اى شرف نام نظامى به تو
خواجگى اوست غلامى به تو
نزل تحيت به زبانش رسان
معرفت خويش به جانش رسان



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید