دفتر چهارم هم از مثنوی

غزلستان :: مولوی :: مثنوی معنوی
مشاهده برنامه «مثنوی معنوی» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
هم‌چو پيغامبر ز گفتن وز نثار
توبه آرم روز من هفتاد بار
ليک آن مستى شود توبه‌شکن
منسى است اين مستى تن جامه کن
حکمت اظهار تاريخ دراز
مستيى انداخت در داناى راز
راز پنهان با چنين طبل و علم
آب جوشان گشته از جف القلم
رحمت بي‌حد روانه هر زمان
خفته‌ايد از درک آن اى مردمان
جامه‌ى خفته خورد از جوى آب
خفته اندر خواب جوياى سراب
مي‌رود که آنجاى بوى آب هست
زين تفکر راه را بر خويش بست
زانک آنجا گفت زينجا دور شد
بر خيالى از حقى مهجور شد
دوربينانند و بس خفته‌روان
رحمتى آريدشان اى ره‌روان
من نديدم تشنگى خواب آورد
خواب آرد تشنگى بي‌خرد
خود خرد آنست کو از حق چريد
نه خرد کان را عطارد آوريد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید