دفتر سیم از کتاب مثنوی

غزلستان :: مولوی :: مثنوی معنوی
مشاهده برنامه «مثنوی معنوی» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
گفت او اى ناصحان من بى ندم
از جهان زندگى سير آمدم
منبلي‌ام زخم جو و زخم‌خواه
عافيت کم جوى از منبل براه
منبلى نى کو بود خود برگ‌جو
منبلي‌ام لاابالى مرگ‌جو
منبلى نى کو به کف پول آورد
منبلى چستى کزين پل بگذرد
آن نه کو بر هر دکانى بر زند
بل جهد از کون و کانى بر زند
مرگ شيرين گشت و نقلم زين سرا
چون قفص هشتن پريدن مرغ را
آن قفص که هست عين باغ در
مرغ مي‌بيند گلستان و شجر
جوق مرغان از برون گرد قفص
خوش همي‌خوانند ز آزادى قصص
مرغ را اندر قفص زان سبزه‌زار
نه خورش ماندست و نه صبر و قرار
سر ز هر سوراخ بيرون مي‌کند
تا بود کين بند از پا برکند
چون دل و جانش چنين بيرون بود
آن قفص را در گشايى چون بود
نه چنان مرغ قفص در اندهان
گرد بر گردش به حلقه گربگان
کى بود او را درين خوف و حزن
آرزوى از قفص بيرون شدن
او همي‌خواهد کزين ناخوش حصص
صد قفص باشد بگرد اين قفص



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید