پادشاهان را چنان عادت بود
اين شنيده باشى ار يادت بود
دست چپشان پهلوانان ايستند
زانک دل پهلوى چپ باشد ببند
مشرف و اهل قلم بر دست راست
زانک علم خط و ثبت آن دست راست
صوفيان را پيش رو موضع دهند
کاينهى جانند و ز آيينه بهند
سينه صيقلها زده در ذکر و فکر
تا پذيرد آينهى دل نقش بکر
هر که او از صلب فطرت خوب زاد
آينه در پيش او بايد نهاد
عاشق آيينه باشد روى خوب
صيقل جان آمد و تقوى القلوب