دفتر اول از مثنوی

غزلستان :: مولوی :: مثنوی معنوی
مشاهده برنامه «مثنوی معنوی» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
فازن بالحرة پى اين شد مثل
فاسرق الدرة بدين شد منتقل
بنده سوى خواجه شد او ماند زار
بوى گل شد سوى گل او ماند خار
او بمانده دور از مطلوب خويش
سعى ضايع رنج باطل پاى ريش
همچو صيادى که گيرد سايه‌اى
سايه کى گردد ورا سرمايه‌اى
سايه‌ى مرغى گرفته مرد سخت
مرغ حيران گشته بر شاخ درخت
کين مدمغ بر کى مي‌خندد عجب
اينت باطل اينت پوسيده سبب
ور تو گويى جزو پيوسته‌ى کلست
خار مي‌خور خار مقرون گلست
جز ز يک رو نيست پيوسته به کل
ورنه خود باطل بدى بعث رسل
چون رسولان از پى پيوستنند
پس چه پيوندندشان چون يک تنند
اين سخن پايان ندارد اى غلام
روز بيگه شد حکايت کن تمام



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید