شماره ٤١٥: خدا را، سوى مشتاقان نگاهى

غزلستان :: هلالی جغتائی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
خدا را، سوى مشتاقان نگاهى
پياپى گر نباشد، گاه گاهى
نگاهى کن، باميدى که دارى
که دارم از تو اميد نگاهى
بيا، اى آفتاب عالم افروز
که پيش آمد عجب روز سياهي!
رقيبا، امشب از من برحذر باش
که خواهم سوخت عالم را بآهى
رود سالى که آن مه را نديدم
که ديدست اين چنين سالى و ماهي؟
بنزد خوشه چين خرمن عشق
همه عالى نمى ارزد بکاهى
هلالى خاک شد، سويش گذر کن
چه دامن مى کشى از خاک راهي؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید