شماره ٣٠٩: بخاک پاى تو، اى سرو ناز پرور من

غزلستان :: هلالی جغتائی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
بخاک پاى تو، اى سرو ناز پرور من
که جز هواى وصال تو نيست در سر من
براه عشق تو خاکم، طريق من اينست
درين طريق نباشد کسى برابر من
غم تو در دل تنگم نشست و منفعلم
که نيست لايق تو کلبه محقر من
ز جلوه سمن و سرو دل نياسايد
کجاست سرو سهى قامت سمن بر من؟
ز ترک مست من، اى زاهدان، کناره کنيد
که نيست هيچ مسلمان حريف کافر من
حذر کنيد، رقيبان، ز سيل مژگانم
که دردمندم و خون مى چکد ز خنجر من
عتاب کرد و جفا نيز مى کند، هيهات!
هنوز تا چه کند طالع ستمگر من؟
هلالي، از مى عشرت مرا نصيبى نيست
مگر به خون جگر پر کنند ساغر من



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید