شماره ٢٥٠: من که باشم که مى لعل بآن ماه کشم؟

غزلستان :: هلالی جغتائی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
من که باشم که مى لعل بآن ماه کشم؟
بگذاريد که حسرت خورم و آه کشم
بس که دريافت مرا لذت خونخوارى عشق
دل نخواهد که: دگر باده دلخواه کشم
تا کند سوى من از راه ترحم نظرى
هر زمان خيزم و خود را بسر راه کشم
ميرم از غصه که: ناگاه بآن ماه رسد
آه سردى که من سوخته ناگاه کشم
چند درد و المش بر دل پر درد نهم؟
چند کوه ستمش با تن چون کاه کشم؟
پيش آن خسرو خوبان چه کشم ناوک آه؟
چيست اين تحفه که من در نظر شاه کشم؟
ماه من رفت، هلالي، که نيامد ماهى
تا بکى محنت سى روزه ازين ماه کشم؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید