شماره ١٦٨: آن کمر بستن و خنجر زدنش را نگريد

غزلستان :: هلالی جغتائی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
آن کمر بستن و خنجر زدنش را نگريد
طرف دامن بميان بر زدنش را نگريد
خلعت حسن و کمر ترکش نازش بينيد
عقد دستار بسر بر زدنش را نگريد
جانب گريه من چون نگرد از سر ناز
خنده بر جانب ديگر زدنش را نگريد
شوخ من مست شد و ساغر مى زد بسرم
شوخى و مستى و ساغر زدنش را نگريد
ناگه آن شوخ درون آمد و سر زد همه را
مست در مجلس ما سر زدنش را نگريد
چون بدان قامت رعنا کند آهنگ چمن
طعنه بر سرو و صنوبر زدنش را نگريد
منکر آه جهان سوز هلالى مشويد
هر دم آتش بجهان در زدنش را نگريد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید