شماره ١٣٨: عاشقان، هر چند مشتاق جمال دلبرند

غزلستان :: هلالی جغتائی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
عاشقان، هر چند مشتاق جمال دلبرند
دلبران بر عاشقان از عاشقان عاشق ترند
عشق مى نازد بحسن و حسن مى نازد بعشق
آري، آري، اين دو معنى عاشق يکديگرند
در گلستان گر بپاى بلبلان خارى خلد
نو عروسان چمن صد جامه بر تن ميدرند
جان شيرين با لبت آميخت، گويا، در ازل
گوهر جان من و لعل تو از يک گوهرند
اى رقيب، از منع ما بگذر، که جانبازان عشق
از سر جان بگذرند، اما ز جانان نگذرند
مردم و رحمى نديدم زين بتان سنگدل
من نمى دانم مسلمانند، يا خود کافرند؟
با تن لاغر، هلالي، از غم خوبان منال
تن اگر بگداخت، با کى نيست، جان مى پرورند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید