شماره ١٢: من کيم بوسه زنم ساعد زيبايش را؟

غزلستان :: هلالی جغتائی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
من کيم بوسه زنم ساعد زيبايش را؟
گر مرا دست دهد بوسه زنم پايش را
چشم ناپاک بر آنچهره دريغست، دريغ
ديده پاک من اوليست تماشايش را
ناز ميبارد از آن سرو سهى سر تا پا
اين چه نازست؟ بنازم قد و بالايش را
خواهم از جامه جان خلعت آن سرو روان
تا در آغوش کشم قامت رعنايش را
جاى او ديده خونبار شد، اى اشک، برو
هر دم از خون دل آغشته مکن جايش را
هيچ کس دل بخريدارى يارى ندهد
که بهم بر نزند حسن تو سودايش را
زان دو لب هست تمناى هلالى سخنى
کاش، گويي، که: بر آرند تمنايش را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید