شماره ٧: گه گهم خوانى و گويى که: چه حالست ترا؟
گه گهم خوانى و گويى که: چه حالست ترا؟
حال من حال سگان، اين چه سؤالست ترا؟
مى کنم ياد تو و ميروم از حال بحال
من باين حال و نپرسى که: چه حالست ترا؟
سالها شد که خيال کمرت مى بندم
هرگزم هيچ نگفتي: چه خيالست ترا؟
اى گل باغ لطافت، ز خزان ايمن باش
که هنوز اول نوروز جمالست ترا
وصف حسن تو چه گويم؟ که ز اسباب جمال
هر چه بايد همه در حد کمالست ترا
نوبت کوکبه ماه منست، اى خورشيد
بيش ازين جلوه مکن، وقت زوالست ترا
عمر بگذشت، هلالي، باميد دهنش
خود بگو: اين چه تمناى محالست ترا؟
|
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل |
نظرات نوشته شده