شماره ٥٣٥: از اشگ گرم چشم ترم کان آتش است

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
از اشگ گرم چشم ترم کان آتش است
وين موجهاى خون گل طوفان آتش است
آهم شرر فشان شده ياران حذر کنيد
کاين آه در تراوش باران آتش است
اشگى که مى رسد ز درونم به چشم تر
سيلى است کش گذر به بيابان آتش است
آه بلند شعله من گرد کوى او
شب تا به روز مشعله گردان آتش است
چشم کرشمه ساز تو را از نگاه گرم
پيوند تير غمزه به پيکان آتش است
از آه من مپوش رخ آتشين که باد
هرچند جان گزاست ولى جان آتش است
دود درون محتشم از بس صفاى دل
مانا به شعله هاى درخشان آتش است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید