شماره ٥٢٦: اى رشگ بتان به کج کلاهى

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى رشگ بتان به کج کلاهى
قربان سرت شوم اللهى
تو بسته ميان به کشتن من
من بسته کمر به عذرخواهى
روى تو ز باده ارغوانى
رخساره من ز غصه کاهى
من خورده قسم به عصمت تو
تو داده به خون من گواهى
ماهى تو درين لباس شبرنگ
يا آب حيات در سياهى
گويند که ماهى و نگويند
وصف مه روى تو کماهى
ابرو بنما و رخ که بينند
در خيمه آفتاب ماهى
اى بر سر تو هماى دولت
انداخته سايه الهى
بر محتشم گدا ببخشاى
شکرانه اين که پادشاهى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید