شماره ٤٨٢: اى نرد حسن باخته با آفتاب و ماه

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى نرد حسن باخته با آفتاب و ماه
بر پاکبازى تو زمين و زمان گواه
من کز بتان فريب نخوردم به صد فسون
صد بازى از دو چشم تو خوردم به يک نگاه
در نرد همتم کنى آن لحظه امتحان
کافتد ز عشق کار به ترک سر و کلاه
نقش مراد نرد محبت که وصل توست
خوش بودى ار نشستى از اقبال گاه گاه
دل مى رود ز دست بگويند کان حريف
دارد دمى ز بازى ما دست خود نگاه
هرچند عقل بيش حذر کرد بيش خورد
بازى ز مهره بازى آن نرگس سياه
ديوم ز ره نبرد و پريچهر کودکى
هر دم به بازى دگرم مى برد ز راه
غالب حريفى از همه رو داده بازيم
در نرد دوستى که مساويست کوه و کاه
تا چند محتشم بود اى شاه محتشم
در حبس ششدر غم هجر تو بى گناه



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید