شماره ٤٤٦: اى گردن بلند قدان در کمند تو

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى گردن بلند قدان در کمند تو
رعنائى آفريده قد بلند تو
بر صرصرى سوار وز دل مى برد قرار
طرز گران خرامى رعنا سمند تو
خوش نرخ خنده تو به بازار آرزو
افکنده در مزاد لب نوشخند تو
من چون کنم که طور بد ناپسند من
گردد پسند خاطر مشکل پسند تو
چندم فتاده بينى و گوئى که کيست اين
بيمار تو شکسته تو دردمند تو
دردت مباد و باد بر آتش سپندوار
چشم حسود از پى دفع گزند تو
قتلش رواست گر همه صيد حرم بود
آن صيد کاضطراب کند در کمند تو
بايد که به نواخت ز صيد گريزپاى
آن صيد به که دست دهد خود به بند تو
پاى گريز محتشم از دور بسته است
عشق دراز سلسله صيد پند تو



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید