شماره ٣٣٢: بعد مرگ من نکرد آن مه تاسف برطرف

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
بعد مرگ من نکرد آن مه تاسف برطرف
مى توان مرد از براى او تکلف برطرف
تا نگردد سير عاشق بر سر خوان وصال
بود در منع زليخا حق يوسف برطرف
خاصه من کرده باغ وصل را اما در آن
بر تماشا نيستم قادر تکليف بطرف
فيض من بنگر که چون رفتم به بزمش صد حجاب
در ميان آمد ولى شد بى توقف برطرف
چند آرى در ميان تعريف بزم صوفيان
باده صافى به دست آور تصرف بر طرف
بخت ساعت ساعتم از وصل سازد کامياب
گر شود از وعدهاى او تخلف برطرف
محتشم مرد و ز تيغش مشکل خود حل نساخت
تا ابد مشکل که گيرد زين تاسف برطرف



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید