شماره ٢٨٩: دل در بدن کباب و مرا ديده تر هنوز

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
دل در بدن کباب و مرا ديده تر هنوز
تن غرق آب و آتش و دل پرشرر هنوز
بسمل شدم به تيغ تو چون مرغ دم به دم
گرد سر تو از سر خد بى خبر هنوز
بنياد عمر شد متلاشى و از وفا
دست تلاش من به غمت در کمر هنوز
آثار صبح حشر نمود و فلک نه شست
روى شب مرا به زلال سحر هنوز
روزى که خار تربت من گل دهد مرا
باشد ز خار تو خون در جگر هنوز
راز دلم ز پرده سراسر برون فتاد
اين اشگ طفل مشرب من پرده در هنوز
طوفان بحر هجر نشست و بسى گذشت
وز خوف جان محتشم اندر خطر هنوز



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید