شماره ٢٣١: چون باز خواهد کز طلب جوينده را دور افکند

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
چون باز خواهد کز طلب جوينده را دور افکند
از لن ترانى حسن هم آوازه در طور افکند
يارب چه با دلها کند محجوب خورشيدى که او
در پيکر کوه اضطراب از ذره اى نور افکند
چون بى خطر باشد کسى از شهسوار عشق وى
کو بر فرس ننهاده زين در عالمى شور افکند
بى شک رساند تير خود آن گل رخ زرين کمال
گر در شب از يک روزه ره در ديده مور افکند
خوش بود گر از دل رسد حرف اناالحق بر زبان
غيرت به جرم کشف را ز آتش به منصور افکند
با ساقى ار نبود نهان کيفيت ديگر چه سان
آتش درين افسردگان از آب انگور افکند
بهر چه سر عشق را با بى بصر گويد کسى
بيهوده کس دارو چرا در ديده کور افکند
هرسو چراغى محتشم افروزد از رخسارها
يک شمع چون در انجمن پرتو به جمهور افکند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید