شماره ١٩٤: به وجود پاکت شه من ز بدان گزندى نرسد

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
به وجود پاکت شه من ز بدان گزندى نرسد
به تو دود آهى مه من ز نيازمندى نرسد
سم توسنت کز همه رو شد سجده فرماى بتان
نرسد به جائى که بر آن سر بلندى نرسد
چو به قصر تو کسى نگرد سر کنگران
ز جفا به جائى بر سلطان که به آن کمندى نرسد
ميلت در آئين جفا چه بلاست اى سرو که تو را
نرسد به خاطر ستمى که به مستمندى نرسد
عجبست بسيار عجب که رسد به بالين طرب
سر من که در ره طلب به مستمندى نرسد
من و گريه تلخى چنين چه عجب گر از تلخى اين
به لب من غصه گزين لب نوشخندى نرسد
شده محتشم تا ز جنون ز حصار قرب تو برون
نرود زمانى که بر آن ز زمانه بندى نرسد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید