شماره ١٨٨: آن مه که صورتش ز مقابل نمى رود

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
آن مه که صورتش ز مقابل نمى رود
از ديده گرچه مى رود از دل نمى رود
زور کمند جذبه من بين که ناقه اش
بسيار دست و پا زد و محمل نمى رود
حاضر کنيد توسن او کز سرشک من
ره پر گلست و ناقه درين گل نمى رود
طور من آن يگانه نمى آورد به ياد
تا با رفيق تو دو سه منزل نمى رود
مجنون صفت رميده ز شهرم دل آنچنان
کش مى کشند اگر به سلاسل نمى رود
تيغ اجل سزاست تن کاهل مرا
کاندر قفاى آن بت قاتل نمى رود
در بحر عشق محتشم از جان طمع ببر
کاين زورق شکسته به ساحل نمى رود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید