شماره ٩٥: درين کز دل بدى با من شکى نيست

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
درين کز دل بدى با من شکى نيست
که خوبان را زبان با دل يکى نيست
چو نى يک استخوانم نيست درتن
که بر وى از تو زخم ناوکى نيست
بهر دردم که خواهى مبتلا کن
که ايوب تو را صبر اندکى نيست
رموز ناله بلبل که داند
درين گلشن که مرغ زيرکى نيست
دلم از دست طفلى ترک سر کرد
که بى آسيب تيغش تارکى نيست
نه از غالب حريفيهاى حسن است
که يک عالم حريف کودکى نيست
در وارستگى در قلزم عشق
مجو کاين بحر مهلک را تکى نيست
اگر مرد رهى راه فنا پوى
که سالک را ازين به مسلکى نيست
مرنجان محتشم را کو سگ توست
سگى کاندر وفاى او شکى نيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید