شماره ٨٧: بى تصرف حسن را در هيچ دل تاثير نيست

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
بى تصرف حسن را در هيچ دل تاثير نيست
بى وقوف کيمياگر نفع در اکسير نيست
کلک مانى سحر کرد و بر دلى ننهاد بند
کانچه مقصود دل است از حسن در تصوير نيست
دست عشقت کز تصرفهاى کامل کوته است
هست دامن گير من اما گريبان گير نيست
شهر را کردن حصار و بر ظفر دادن قرار
دخل در تسخير مى دارد ولى تسخير نيست
قلعه دل سالم از کوته کمنديهاى توست
ورنه در امداد خيل حسن را تقصير نيست
شاه عشقت با همه کامل عياريها زده
سکه اى در کشور دل کايمن از تغيير نيست
بند نامضبوط و صيد بسته قادر بر نجات
صيد بند ايمن که پاى صيد بى زنجير نيست
عشقت از معمارى دل دور دارد خويش را
اين کهن ويرانه گويا لايق تعمير نيست
از تو دارد محتشم ديگر شکايتها بلى
جمله را گنجايش اندر حيز تقرير نيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید