شماره ٣٢٧: همه شب فرو نيايد به دلم کرشمه سازى

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
همه شب فرو نيايد به دلم کرشمه سازى
ز شب است اينکه دارم غم و ناله درازى
به نمازش ار چه بينم چپ و راست بيش از آن است
دو سلام چار گويم چو ادا کنم نمازى
به جفا کلاه کج نه چو شناختى حد خود
که ميان شهسواران چو تو نيست شاهبازى
وه از اين هوس بمردم که به زير پات ميرم
مه من تمام کرد آن هوسم به نيم نازى
همه شب چو شمع باشم به چنين خيال پختن
که طفيل شمع پيشت بودم شبى گدازى
چو ندارم اين سعادت که به گريه پات شويم
ز پى ره تو شستن من و گريه و نيازى
همه خونست اشک خسرو، همه اين بود ضرورت
پسر سبکتگين را چو به دل بود ايازى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید