شماره ٣٢٢: اى ننهاده هيچ گه تن به رضاى چون منى

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
اى ننهاده هيچ گه تن به رضاى چون منى
تافته چون ستمگران دست وفاى چون منى
من به رضاى خويشتن جان به فدات مى کنم
نيست دلت که در دهى تن به رضاى چون منى
مى گذرى و بى خطا راست گرفته بر دلم
ناوک غمزه مى زني، چيست خطاى چون مني؟
گر به بقاى خود مرا نيست مرادى از رخت
تو به مراد خود بزي، نه به بقاى چون منى
بهر نجات خويشتن دست چه در دعا زنم
چون به فلک نمى رسد دست دعاى چون منى
عشق ببرد از سرم گوهر عقل و لاجرم
چرخ به رشته ادب کرد سزاى چون منى
بس که چو مرغ کنده پر خسته خار محنتم
نيست بجز سموم غم باد صباى چون منى
چون به همه جهان مرا نيست به جاى تو کسى
مرحمت ار کنى سزد، خاصه به جاى چون منى
خسرو بيدل توام بلبل باغ آرزو
عشق به پرده جفا بسته نواى چون منى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید