شماره ٢٩١: تو نيز اى بى وفا، تا کى ستم بر جان من خواهي؟

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
تو نيز اى بى وفا، تا کى ستم بر جان من خواهي؟
بيا تا کين من از بخت بى سامان من خواهى
چه کم گردد ز خاک پاى تو، آخر اگر گاهى
بدين مقدار عذر ديده گريان من خواهى
اگر جان بايدت، پيش آى و بى فرمان من، بستان
که از بيگانگى باشد، اگر فرمان من خواهى
اگر خواهم دهى بوسى به پشت پاى خود بينى
وگر خواهى نهي، داغى دل بريان من خواهى
مرا تا زنده ام از درد عشقت راحتى نبود
بکش تيغ و سرم بفگن، اگر درمان من خواهى
بدان مى ماند، اى غمزه که جان مى خواهى از خسرو
من مسکين چه خواهم ديگر، ار تو جان من خواهى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید