شماره ٢٦٢: اى باد صبحگاه به من نام او بگوى

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
اى باد صبحگاه به من نام او بگوى
خوناب غيرتم به لب جام او بگوى
جان بو که خوش برآيدم امروز پيش او
چيزى دگر مگوي، همين نام او بگوى
بستان دعاى سوخته اي، وز لبش مرا
آلوده کرشمه دشنام او بگوى
يار است يا خيال؟ نمى دانم اينقدر
آن کيست در طواف بر آن بام او بگوى
شبها منم ز غمزه او غرق خون ناب
اين ماجرا به نرگس خودکام او بگوى
پيغام داد کز سر تيغت سر افگنم
حاجت به تيغ نيست، به پيغام او بگوى
وامى ست جان خسرو از آن روى همچو مه
گر ممکن است بر رخ گلفام او بگوى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید