ترک من، بر شکل ديگر مى روى
با مه از خوبى برابر مى روى
چست بربستى قباى فتنه را
گويى از ميدان به لشکر مى روى
بر سر خود راه کردم مر ترا
بر حقي، گر برسرم برمى روى
چند گويى در روم در چشم تو؟
ديده در راهست، گر سر مى روى
دوش گفتى مردم چشم توام
وين زمان در چشم من در مى روى
سوى خسرو بين که خاک پاى تست
اى که باد افگنده در سر مى روى