شماره ٢١٢: اى چهره زيباى تو رشک بتان آزرى

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
اى چهره زيباى تو رشک بتان آزرى
هر چند وصفت مى کنم، در حسن از آن زيباترى
هرگز نيايد در نظر نقشى ز رويت خوبتر
شمسى ندانم يا قمر، حورى ندانم يا پرى
آفاق را گر ديده ام، مهر بتان ورزيده ام
بسيار خوبان ديده ام، اما تو چيز ديگرى
اى راحت و آرام جان، با قد چون سرو روان
زينسان مرو دامن کشان، کآرام جانم مى برى
عزم تماشا کرده اي، آهنگ صحرا کرده اى
جان و دل ما برده اي، اين است رسم دلبرى
عالم همه يغماى تو، خلقى همه شيداى تو
آن نرگس رعناى تو آورده کيش کافرى
خسرو غريب است و گدا، افتاده در شهر شما
باشد که از بهر خدا سوى غريبان بنگرى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید