شماره ١٣٩: مدار جان من از بهر جان ما روزه

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
مدار جان من از بهر جان ما روزه
از آنکه جانى و جان را دهد عنا روزه
لب پر از مى و گويى که روزه مى دارم
تو خود بگوى که باشد چنين روا روزه
اگر تو روزه براى خداى مى دارى
مدار بيش براى خداى را روزه
ز ديده ساخته ام شربتي، ولى نخورى
اگر به روزه ترا خوش بود، خوشا روزه
يک ابرويت نگرم، روزه گيرم از پى وصل
به ديدن مه ابرو کنم قضا روزه
ببرد تشنگى خلق را که از لب تو
به آب چشمه حيوان شد آشنا روزه
به نوحه کرد لبالب لبان خسرو را
فقاع از آن لب شيرين گشاد تا روزه



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید