شماره ١٠٤: اى غاليه گرد ماه سوده

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
اى غاليه گرد ماه سوده
آراسته شمع را زدوده
برداشته نسخه اى ز خورشيد
آيينه که روى تو نموده
يک خنده ز لعل شکرينت
زنگار هزار دل زدوده
جان تازه شود ز گرد خنگت
کان خاک مفرحى ست سوده
هر روز به کوى تو جوانان
جان کاشته و جگر دروده
هر روز به ديدن رخ تو
جان داده و عمر تو فزوده
بيگانه شد آن کسى که بوده ست
وقتى به دل خراب بوده
هر شب دل من حديث دردت
هم گفته و هم ز خود شنوده
کس در غم تو نداده پندم
جز آنکه غمى نيازموده
بسته به عطاى او دل خويش
خسرو که ميان خون غنوده



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید