شماره ٩٦: گشادم ديده روى تو ناگه

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
گشادم ديده روى تو ناگه
به جانم در شدى ناکرده آگه
اگر گويم که از جورت کنم آه
زنى فى الحال تيغ و گوييم وه
قدت شاخ انار و روى تو نار
تعالى الله از آن قد اناره
اگر پرتو زند خورشيد رويت
بسوزد مه درون هفت خرگه
مکن با چشم خود نرگس مقابل
کسى آيينه ننهد پيش امقه
صفا از روى او برد آينه، به
بناميزد زهى دخل موجه
بگريم هر سحر بر ياد رويت
که باران خوش بود اندر سحرگه
به گفت خسرو ار خط موى معنى
مسلسل کرد اعزالله شانه



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید