شماره ٥٧: پر زخم است و شکست زلف گرانبار تو

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
پر زخم است و شکست زلف گرانبار تو
زانکه هزاران دل است بسته هر بار تو
خط که بر آن لب کشيد از سر کلک قضا
نقش فنا زد رقم بر لب خونخوار تو
زنده به کويش نماند، وه که چه مردم کش است
همچو طبيبان خام نرگس بيمار تو
فاتحه خوان است خلق سوى سرايش که هست
خاک شهيدان عشق کهگل ديوار تو
هر که زبان مى کشيد از پى تو سوى من
همچو من بى زبان گشت گرفتار تو
اى سر خسرو ترا مژده که هر بامداد
فتنه به قصابيست بر سر بازار تو



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید