شماره ٢٠: چون همى دانى که تن چون جان نهان خواهد شدن

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
چون همى دانى که تن چون جان نهان خواهد شدن
تن چو جان جاويد کن کز کوشش آن خواهد شدن
ز آسمان خضروش چون چشمه عمر آمده ست
کين حيات از بيشتر هم بر کران خواهد شدن
بهر چه گردد، گر انبار اندرين راه دراز
کاروانى کان به سوى آن جهان خواهد شدن
اين بلنديهاى صورت خواستن از بهر چيست؟
چون زمين است آدمى پى آسمان خواهد شدن
کوش در لعبى که از ماتت به قايم ره برد
چون سراسر مهره هايت رايگان خواهد شدن
تا کى آرايش کني، گاه از در و گاه از گهر
در نگين دانى که آخر خاکدان خواهد شدن
پيش ازان طعمه مکن پيش سگان حرص و آز
قالبى کاندر نهايت استخوان خواهد شدن
حق صحبت را غنيمت دار با هم صحبتان
چون همى دانى جدايى در ميان خواهد شدن
نکته خسرو گران درى ست، ور خوش نآيدت
تو مکن در گوش، گوش تو گران خواهد شدن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید