شماره ١٠: نقشم کسى از سعى چه فرهنگ برارد

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
نقشم کسى از سعى چه فرهنگ برارد
نقاش مگر از صدفش رنگ برارد
عمريست که با کلفت دل ميروم از خويش
خود را چقدر آينه با زنگ برارد
صد شام ابد طى شد و صد صبح ازل رفت
تا ياس زخويشم دو سه فرسنگ برارد
پهلو خور هنگامه صحبت نتوان زيست
زين انجمنم کاش دل تنگ برارد
در رهن خلشهاى نفس فرصت هستيست
تير تو کس از دل بچه آهنگ برارد
تفريح دماغ تو و من در خور وهم است
زين نسخه محال است کسى بنگ برارد
با دامن اگر عيب تگ و تاز نپوشى
عجز تو چه خار از قدم لنگ برارد
زين بار که من ميکشم از کلفت هستى
سنگينى نامم زنگين سنگ برارد
آئينه او محرمى وصل ندارد
حيرانى ازين بيش کرا دنگ برارد
آه اين دل مايوس نشاطم نپسنديد
کو غنچه که واگردد و گل رنگ برارد
(بيدل) بکف خاک قناعت کن و خوش باش
تا گرد هوا گير تو او رنگ برارد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید