شماره ٧٧٥: چون آفتاب و ماه نظر را بلند کن

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
چون آفتاب و ماه نظر را بلند کن
راهى که مشکل است ز همت سمند کن
اين راه دور بيش ز يک نعره وار نيست
اى کمتر از سپند، صدايى بلند کن
خون مى خورد ز شوق لقاى تو جوى شير
از تنگناى نى سفرى همچو قند کن
اين کارخانه اى است که خون شير مى شود
هر چيز ناپسند تو باشد پسند کن
اين ناخنى که بر جگر ما فشرده اى
از بهر امتحان به دل سنگ بندکن
اى آن که سنگ را به نظر لعل مى کنى
بخت مرا به نيم نظر ارجمند کن
از دست خود مده طرف احتياط را
از گرگ بيشتر، حذر از گوسفند کن
نقد دو کون در گره آستين توست
بخت بلند خواهي، دستى بلند کن
هر کس به قدر همت خود کرد ريزشى
صائب تو نيز دانه دل را سپند کن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید