شماره ٧١٨: ز دور تا بتوان سير گلستان کردن

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
ز دور تا بتوان سير گلستان کردن
به شاخ گل ز ادب نيست آشيان کردن
چو بوى گل ز در بسته مى رسد به مشام
چه لازم است تملق به باغبان کردن؟
دل تو نرم به افسون ما کجا گردد؟
که خط ترا نتوانست مهربان کردن
نهان چگونه کنم عشق را، که ممکن نيست
به پنبه آتش سوزنده را نهان کردن
ز عارفان نظربسته از جهان، آيد
به چشم بسته نگهبانى جهان کردن
ز روزگار جوانى تو دلپذيرترى
ترا چگونه فراموش مى توان کردن؟
دلى است نرم مرا چون طلاى دست افشار
چرا به سنگ محک بايد امتحان کردن؟
ز شوق مرحله پيماى عشق مى آيد
چو کبک کوه گرانسنگ را روان کردن
به کيمياى اثر مى توان درين عالم
دو روزه هستى خود عمر جاودان کردن
به خون مرده بود نيشتر زدن صائب
به بى غمان، سخن عشق را بيان کردن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید