شماره ٦٥٧: نيست بى مغز حقيقت سخن خودشکنان

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
نيست بى مغز حقيقت سخن خودشکنان
گوش را تنگ شکرساز ازين خوش سخنان
پيش جمعى که ز سررشته عشق آگاهند
سنبل باغ بهشتند پريشان سخنان
به وصال گل بى خار مبدل نکنم
خارخارى که مرا هست ز گل پيرهنان
قسمت رشته ز گوهر نبود جز کاهش
دست کوتاه کنيد از کمر سيم تنان
نرود تلخى بادام به شکر بيرون
نشود شاد دل از صحبت شيرين دهنان
نقش از آيينه عريان چه برد جز افسوس؟
مرو از راه به نظاره سيمين بدنان
با قد خم شده مغلوب هوا چند شوي؟
خاتم خويش برآر از کف اين اهرمنان
لاله زارى است که خون در دل فردوس کند
جگر خاک به عهد تو ز خونين کفنان
دست در دامن پر خار علايق مزنيد
تا برآييد ازين خرقه تن دست زنان
تلخ و شورى که ز ايام رسد شيرين کن
تا چو صائب شوى از جمله شيرين سخنان



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید