شماره ٦٥٦: اى لب لعل تو مهر لب شيرين سخنان

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
اى لب لعل تو مهر لب شيرين سخنان
گوى چوگان خم زلف تو سيمين ذقنان
شمع فانوس خيالند ز بى آرامى
همه شب ز آتش سوداى تو گل پيرهنان
هر کجا هست بتي، سنگ فلاخن سازند
گر ببينند گل روى ترا برهمنان
روى خندان تو تا انجمن آرا گرديد
خنده شد گوشه نشين در لب شيرين دهنان
دست و تيغ تو مريزاد، که از پرتو او
شد چراغان جگر خاک ز خونين کفنان
تا قيامت نتوانست گرفتن خود را
هر که لغزيد ز نظاره سيمين بدنان
شانه را دست شد از بى ادبى خشک اينجا
منه انگشت به گفتار پريشان سخنان
در همه روى زمين مى شود انگشت نما
هر که چون مى به تمامى شود از خودشکنان
غوطه در زهر چو طوطى خورد از ديده شور
هر که صائب شود از جمله شيرين سخنان



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید