شماره ٦١٤: مروت نيست مى در پرده، اى رعنا رسانيدن

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
مروت نيست مى در پرده، اى رعنا رسانيدن
به ياران خون خوراندن، باده را تنها رسانيدن
خرابات جهان خالى شد از خونابه آشامان
مى يک بزم مى بايد مرا تنها رسانيدن
به کاوش نيست حاجت چشمه دريا دل ما را
ندارد حاصلى ناخن به داغ ما رسانيدن
شرار از سنگ تا آمد برون پروازش آخر شد
چه بال و پر توان در سينه خارا رسانيدن؟
ز دورى گشت سيل نوبهاران خرج راه اينجا
که خواهد قطره ما را به آن دريا رسانيدن؟
چه حاصل جز خجالت داد پيش آن قد رعنا؟
بس است اى باغبان سرو سهى بالا رسانيدن
اگر در بال همت نارسايى نيست چون شبنم
توان خود را به خورشيد جهان آرا رسانيدن
نيارد مرغ پر زد در هوا از گرمى خويش
به آن ظالم که خواهد نامه ما را رسانيدن؟
به اندک فرصتى از هم خيالان پيش مى افتد
تواند هر که صائب پيش مصرع را رسانيدن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید