شماره ٥٩٢: خطر دارد به محفل از کمند وحدت افتادن

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
خطر دارد به محفل از کمند وحدت افتادن
به گرداب بلا از حلقه جمعيت افتادن
کنون کز گرم رفتارى چراغى مى شود روشن
گرانجانى است چون سنگ مزار از غفلت افتادن
ترا آن روز اهل دل شمارند از سبکباران
که بتوانى به رقص از بانگ طبل رحلت افتادن
ز اخوان راضيم تا ديدم انصاف خريداران
گوارا کرد بر من چاه را از قيمت افتادن
ترقى در تنزل بوده است اقبالمندان را
که ابراهيم ادهم شد تمام از دولت افتادن
درخت خشک از سعى بهاران برنمى گيرد
چه حاصل در کهنسالى به فکر طاعت افتادن؟
شکايت مى کنند از تنگدستى کوته انديشان
که کافر نعمتى بار آورد در نعمت افتادن
برات سرنوشت آسمانى برنمى گردد
چه لازم در طلسم اختيار ساعت افتادن؟
نيندازد زوال از حال خود خورشيد تابان را
چه نقصان پاک گوهر را ز اوج عزت افتادن؟
مدار از حسن نيت دست در کار جهان صائب
که طاعت مى کند اوقات را، خوش نيت افتادن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید