شماره ٤٨٤: در سرانجام عمارت عمر خود باطل مکن

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
در سرانجام عمارت عمر خود باطل مکن
در زمين عاريت چون غافلان منزل مکن
تا دل ويرانه اى را مى توان تعمير کرد
نقد اوقات گرامى صرف آب و گل مکن
جز زمين گيرى ندارد پله عشق مجاز
آشيان چون قمريان بر سر و پا در گل مکن
چشم اگر دارى که پا در دامن منزل کشى
همرهى در قطع ره با مردم کاهل مکن
نقد جان را عاقبت تسليم چون خواهى نمود
از تپيدن بيش ازين خون در دل قاتل مکن
نقل زاد آخرت با دست تنها مشکل است
بخل در برگ و نوا زنهار با سايل مکن
بى نگهبان نفس سرکش مى شود مطلق عنان
از کمين خويشتن صياد را غافل مکن
صرف باطل ساختى سر جوش ايام حيات
بارى اين ته جرعه اوقات را باطل مکن
شمع از آتش زبانى سر به جاى پا نهاد
از سبک مغزى زبان بازى به يک محفل مکن
يک جهت شو در طريق عشق چون مردان مرد
بيش ازين اوقات صائب صرف لاطايل مکن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید