شماره ٤٥٦: غنچه سان مهر خموشى بر لب گفتار زن

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
غنچه سان مهر خموشى بر لب گفتار زن
يا چو لب وا کردى از هم غوطه ها در خار زن
جانب سنبل عزيز و خاطر گل نازک است
نغمه خونين گره در غنچه منقار زن
چند خواهى پاى در گل بود در صحن چمن؟
اى گل کاهل شبيخونى بر آن دستار زن
بگسل از سررشته تسبيح اى کوتاه بين
حلقه بر موى ميان کفر چون زنار زن
اختيار باغ در دست رضاى بلبل است
رخصت از بلبل بگير آنگه در گلزار زن
رو گشاده چون هدف در خاکدان دهر باش
خنده رنگين به پيکان چون لب سوفار زن
چاره آيينه رسوا، شکستن مى کند
حرف حق تا نشنوى منصور را بر دار زن
نيست دستار ترا از طره بهتر هيچ گل
شاخ گل گو در هوايش بر زمين دستار زن
روى گرمى از تو دارد چشم، کلک ترزبان
نيش برقى بر رگ اين ابر گوهربار زن
چاشنى هر دهن را يافتى صائب برو
بوسه چندى به رغبت بر دهان يار زن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید