شماره ٣٩٩: تا چون درويشان توان با گاه گاهى ساختن

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
تا چون درويشان توان با گاه گاهى ساختن
از سبک مغزى است با زرين کلاهى ساختن
خاک در چشمش، اگر گردد به ظاهر گوشه گير
هر که بتواند پناه از بى پناهى ساختن
در تلاش نام نتوان چون عقيق ساده لوح
با دل پر خون به ننگ رو سياهى ساختن
بستر و بالين ز خشت و خاک کن در زندگى
عاقبت چون خوابگاه از خاک خواهى ساختن
از براى طعمه چون قلاب گردن کج مکن
تا به آب خشک بتوان همچو ماهى ساختن
بهر قطع راه عقبى بال سامان دادن است
سيم و زر را پيشتر از خويش راهى ساختن
در هواى جذب دنياى خسيس اى سست مغز
رنگ خود چون کهربا تا چند کاهى ساختن؟
مى تواند غوطه در درياى آتش زد دلير
هر که بتواند به قرب پادشاهى ساختن
از محيط آفرينش فلس اگر دارى طمع
با هزاران خار مى بايد چو ماهى ساختن
از گرانجانان به چوگان گوى سبقت بردن است
قامت خود خم به فرمان الهى ساختن
نيست ممکن صائب از روباه آيد کار شير
مصلحت نبود رعيت را سپاهى ساختن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید