شماره ٣٧٨: از رخش خواهند جاى بوسه نافهميدگان

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
از رخش خواهند جاى بوسه نافهميدگان
در حرم محراب مى جويند اين ناديدگان
شوق را افسرده مى سازد وصال دايمى
مى برند از وصل لذت بيش هجران ديدگان
مى شوند از سادگى در بوته خجلت گلاب
چون گل بى درد در باغ جهان خنديدگان
عيب دنيا را نمى بينند با صد چشم خلق
گر چه بى پرده است در چشم نظرپوشيدگان
نيستند از روى ميزان قيامت منفعل
با دو چشم عاقبت بين خويش را سنجيدگان
در شبستان لحد خواب فراغت مى کنند
در دل شبها ز بيدارى به خود پيچيدگان
هر که دستار تعين از سر خود وا نکرد
در صف مردان بود کمتر ز سر پوشيدگان
مى شوند از لاغرى در هفته اى پا در رکاب
از فروغ عاريت چون ماه نوباليدگان
چون گل رعناست مى را زردرويى در قفا
سرخ رو باشند دايم خون دل نوشيدگان
قدر درويشى کسى داند که شاهى کرده است
راحت ساحل شود ظاهر به طوفان ديدگان
از خموشى هاى اهل فهم در تحسين شعر
مى خلد افزون به دل تحسين نافهميدگان
با کمال بى برى باشند صائب تازه رو
در گلستان جهان چون سرو دامن چيدگان



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید