شماره ٣٥٩: در سخن بر نيايد آوازم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
در سخن بر نيايد آوازم
نيست انديشه اى ز غمازم
در کمانخانه فلک چون تير
به پر عاريه است پروازم
نيست ناخن به دل زنى هر جا
بينواتر ز رشته سازم
آن ضعيفم که مى شود چون چشم
پر کاهى حجاب پروازم
چون شود با تو ساز صحبت من؟
تو برون ساز و من درون سازم
نيست ممکن مرا نهان کردن
پرده در همچو گوهر رازم
گر چه در گوشمال عمرم رفت
نشد آهنگ، بخت ناسازم
مى رسد همچو سرو از آزادى
از زمين تا به آسمان نازم
آن سپندم که در حريم ادب
نشنيده است آتش آوازم
دلى از ناله مى کنم خالى
گر بود همچو ناى دمسازم
چه کندبحر و کان به همت من؟
کاسه آشام و کيسه پردازم
چون جرس، ماندگان قافله را
مى رساند به منزل آوازم
در قفس بس که مانده ام صائب
رفته از ياد ذوق پروازم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید