شماره ٣٤١: دلم سياه شد از بس که برکتاب گذشتم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
دلم سياه شد از بس که برکتاب گذشتم
کدام روز سيه بود کز شراب گذشتم؟
چو نيست حاصل من غير آه و ناله، چه حاصل
که چون قلم به سراپاى هر کتاب گذشتم
دلم فرود نيامد به هر چه چشم گشودم
چو آفتاب براين عالم خراب گذشتم
کدام کار که آسان نشد به همت عشقم؟
اگر بر آتش سوزان زدم ز آب گذشتم
زمين مپرس کز اين بحر بيکنار چه ديدى
که چشم بسته ازين بحر چون حباب گذشتم
نگشت روزى من مفت صائب اينهمه معنى
چو اشک گر مرو از پرده هاى خواب گذشتم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید