شماره ٣٣٤: ما فکر لباس و غم دستار نداريم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
ما فکر لباس و غم دستار نداريم
انديشه سامان چو سر دار نداريم
سر در ره آرايش ظاهر نتوان کرد
چون گل سر آرايش دستار نداريم
اى سايه اقبال هما رو سر خود گير
ما شکوه اى از سايه ديوار نداريم
هر جا نبود سوخته اى رو ننماييم
آيينه به پيش رخ زنگار نداريم
داريم هواى سفر عالم بالا
چون شبنم گل چشم به گلزار نداريم
دنباله رو قبله نماى دل خويشيم
چون کعبه روان روى به ديوار نداريم
در جيب صدف گوهر ما چشم گشوده است
ما طاقت رسوايى بازار نداريم
شد مخزن گوهر صدف از آبله دست
ما جز گره دل ثمر از کار نداريم
بگذار که در چاه مذلت بسر آريم
ما حوصله ناز خريدار نداريم
ما بيخبران قافله ريگ روانيم
يک ذره ز سرگشتگى آزار نداريم
هر چند که در گردن ما دست فکنده است
از بيخبريها خبر از يار نداريم
صائب نفس شعله ما تشنه خارست
با مردم کوتاه زبان کار نداريم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید