شماره ٢٧٠: ما داغ توبه بر دل ساغر گذاشتيم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
ما داغ توبه بر دل ساغر گذاشتيم
دور طرب به نشأه ديگر گذاشتيم
اينجا کسى به داد دل ما نمى رسد
ديوان خود به دامن محشر گذاشتيم
ترک سرست خضر ره بازماندگان
ما کار شمع خويش به صرصر گذاشتيم
يک جبهه گشاده نديديم در جهان
پوشيده بود روى به هر در گذاشتيم
ابر ز کام مغز جهان را گرفته است
بيهوده عود خويش به مجمر گذاشتيم
تا در شمار آبله پايان در آمديم
چون بحر پاى بر سر گوهر گذاشتيم
روى زمين چو صفحه مسطر کشيده شد
از بس به خاک پهلوى لاغر گذاشتيم
روزى که گشت آهن ما تيغ آبدار
تن رابه پيچ و تاب چو جوهر گذاشتيم
آيينه اى است آب نما ساغر سپهر
بيهوده لب بر اين لب ساغر گذاشتيم
صائب ز انفعال نداريم روى خلق
تا خويش را به خاک برابر گذاشتيم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید