شماره ٢٦٨: ما اختيار خويش به صهبا گذاشتيم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
ما اختيار خويش به صهبا گذاشتيم
سر بر خط پياله چو مينا گذاشتيم
آمد چو موج دامن ساحل به دست ما
تا اختيار خويش به دريا گذاشتيم
از جبهه گشاده گرانى رود ز دل
چون کوه سر به دامن صحرا گذاشتيم
از حرف و صوت زير و زبر بود حال ما
مهر سکوت بر لب گويا گذاشتيم
چون سيل گرد کلفت ما هر قدم فزود
تا پاى در خرابه دنيا گذاشتيم
از سر زدن چو شمع شود بيش شوق ما
تا روى خود به عالم بالا گذاشتيم
از خلق روزگار گرفتيم گوشه اى
بر کوه قاف پشت چو عنقا گذاشتيم
شد مخمل دو خوابه ز خوابگران ما
پهلو اگر به بستر خارا گذاشتيم
ديوانه راست سلسله شيرازه جنون
دل را به آن دو زلف چليپا گذاشتيم
از دست رفت دل به نظر باز کردنى
اين طفل را عبث به تماشا گذاشتيم
صائب بهشت نقد درين نشأه يافتيم
تا دست رد به سينه دنيا گذاشتيم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید